چکیده: بسیاری از اندیشمندان، به دنبال راههایی هستند که بتوانند نظراتشان را به گوش افراد مختلف، از مردم عادی که هر روز بین دوراهیهای معمولی قرار دارند، تا سیاستمدارانی که سرنوشت یک ملت را تعیین میکنند، برسانند. در ژولای ۲۰۱۶، یک گروه مطالعاتی از آکادمی علوم استرالیا(AAS) سعی بر این داشتند تا چهارچوبی را بیابند، که از طریق آن اندیشمندان و دانشمندان بتوانند یافتههای خود را بدون واسطه و دقیق در اختیار سیاستمداران قرار دهند. بر این اساس آکادمی علوم استرالیا گزارشی را تحت عنوان زندگی در دنیای پر خطر منتشر کرده است. باید به این موضوع اذعان کرد که حتی دقیقترین تصمیمگیریها، بر پایهی یافتههای علمی هم، درصدی از ریسک و خطرپذیری را با خود به همراه دارد. شاید بتوان کلید اصلی و مهمترین ساز و کاری که توسط این نوشتار ارائه میشود را ایجاد یک زبان مشترک بین تصمیمگیران و دانشمندان دانست، زبانی که ریسک و خطر تصمیمگیریها را به حداقل ممکن برساند. از این طریق است که میتوان اطمینان یافت در شرایط بحران، بهترین تصمیم اخذ خواهد شد. تجارب ما نشان میدهد که باید به طور کامل اگر در موردی یافتههای علمی به کار بسته شدند، شیوهی استفاده از آنها و همچنین نتیجهای که از به کار بردن آن یافتهها حاصل شده است، ثبت و نگهداری شوند. باید به این موضوع هم به طور جدی توجه داشت، که در به کار بردن اصول علمی، در تصمیمگیریهای سیاسی و کلی، نقش رسانه و جامعه فوق العاده حیاتی است. |
بسیاری از اندیشمندان، به دنبال راههایی هستند که بتوانند نظراتشان را به گوش افراد مختلف، از مردم عادی که هر روز بین دوراهیهای معمولی قرار دارند، تا سیاستمدارانی که سرنوشت یک ملت را تعیین میکنند، برسانند.
مشت نمونهی خروار، به تصمیمی که توسط کاخ سفید برای قرارداد تغییرات اقلیمی اخذ شد بنگرید. آیا نظر اندیشمندان همین بود؟ اما چه کسی توانست تاثیری روی نظر یک سیاستمدار، یا به بیان بهتر، یک تصمیمگیرنده بگذارد؟ آیا یافتههای علمی این تصمیم را تایید میکرد؟
دنیای پر خطر و نامعلوم
در ژولای ۲۰۱۶، ما به همراه یک گروه مطالعاتی از آکادمی علوم استرالیا(AAS) سعی بر این داشتیم تا چهارچوبی را بیابیم، که از طریق آن اندیشمندان و دانشمندان بتوانند یافتههای خود را بدون واسطه و دقیق در اختیار سیاستمداران قرار دهند.
در واقع همان طور که بیان شد هدف ایجاد یک ساز و کار بود؛ امروز، آکادمی علوم استرالیا با نگاه به نشست مشترکی که داشتهایم گزارشی تحت عنوان زندگی در دنیای پر خطر منتشر کرده است، و به همین مناسبت ما در این جا گزیدهای فنی و تکنیکی از آن چه در نشست فوق یافت شد را ارائه میدهیم.
به چه اسنادی اتکا کنیم؟
معمولا هر مطالعهی علمی، توسط دانشمندان مختلف، درصد و ضرایب مختلفی از عدم اطمینان را دارند. این مسئله میتواند از دانش ناقص یا تنوع در پدیدههایی که مورد تحقیق قرار میگیرند، ناشی شود.
در نتیجه، هدف از تحقیق این است که هر گونه عدم قطعیت را از طریق مطالعه و آزمایش کاهش دهیم و با حداکثر دقت ممکن، به دقیقترین شیوه، یافتههای علمی از پدیدههای این جهان، بیپرده معرفی و بیان شوند.
اما باید به این موضوع اذعان کرد که حتی دقیقترین تصمیمگیریها، بر پایهی یافتههای علمی هم، درصدی از ریسک و خطرپذیری را با خود به همراه دارد.
در هر صورت باید توجه داشت که ارزیابی میزان تاثیر این عدم قطعیت، بر تصمیمگیری سیاستمداران مشخص نیست و موضوعی است پیچیده و مبهم که به آسانینمی توان آن را اندازهگیری کرد.
به عنوان مثال در همین قضیهی تغییرات اقلیمی، عدم قطعیت منتشر شده در پیش بینیهای تغییرات آب و هوایی در سرزنش و بی اعتبار کردن شواهد علمی و تاخیر اقدام سیاستی استفاده شد.
چالشهای دانشمندان
در نگاه خودِ دانشمندان، عدم قطعیت و دست گذاشتن روی موضوعاتی که بحث برانگیز است و نظر یکسانی راجع به آنها وجود ندارد، بسیار دلپذیر و خوشایند است، حال آن که آنها زیاد درگیر این مساله نمیشوند که نتایج و یافتههای آنها چگونه میتواند روی تصمیمسازان تاثیر داشته باشد.
برای مثال بررسی این عامل جالب توجه خواهد بود که آیا قطعیت مفید به فایدهتر است یا یافتهای نسبی، هنگامی که پای عموم مردم در میان است. به بیان دقیق این که آیا خوب است دیدی شفاف نسبت به یک سونامی وجود داشته باشد، یا چگونگی وقوع آن در هالهای از ابهام قرار داشته باشد.
بحث و تبادل نظرهای ما(ما و آکادمی علوم استرالیا) روشن ساخت که ریسک و خطراتی که ما تجربه میکنیم، بسته به حوزهی تخصصی ما مختلف است.
یعنی استفادهی ما از زبان، اهداف، نوع ریسکی که ما با آن در ارتباط هستیم(اقتصادی، یا مرگ و زندگی) همچنین فرهنگ و قوانین حاکم بر اجتماعی که در آن زیست میکنیم، همه و همه در روند فوق؛ دخیلاند.
البته روی مسائلی اجماع هم حاصل شد. مثلا این که ما در جهانی پسا حقیقی زندگی نمیکنیم، به این معنی که اظهارات علمی بیان شوند، اما هرگز مورد بررسی قرار نگیرند. و همچنین این که مشکل و چالشی به وجود آید، اما هیچ پیشنهادی برای آن ارائه نشود.
باید گفت که ما در جهانی زندگی میکنیم که روز به روز پیچیدهتر می شود و تصمیمگیری در آن مشکلتر. این جهان، چالشهای واقعی را پدید خواهد آورد.
شاید بتوان اینگونه هم گفت که این جهان ، برای متخصصان و دانشمندان فعال در حوزههای مختلف هم مفید به فایده بوده است، و در جهاتی عدم علم کافی، تصمیمگیرندگان و سیاستمداران را به اندیشمندان گره زده است.
چگونه ارتباط بین دانشمندان و تصمیمگیران(سیاستمداران) را تحکیم کنیم
در گزارشمان، برنامه و نقشهی راهی ارائه دادهایم که میتواند موجب ایجاد ارتباط بین دانشمندان و تصمیمگیرندگان شود.
شاید بتوان کلید اصلی و مهمترین ساز و کاری که توسط این نوشتار ارائه میشود را ایجاد یک زبان مشترک بین تصمیمگیران و دانشمندان دانست، زبانی که ریسک و خطر تصمیمگیریها را به حداقل ممکن برساند. از این طریق است که میتوان اطمینان یافت در شرایط بحران، بهترین تصمیم اخذ خواهد شد.
توصیهی کلی این است که دانشمندان، اندیشمندان و متخصصان هر حوزه، با انرژی و پر سر و صدا به اقدامات و پیشرویهای خود ادامه دهند و در مسائل و حوزههای تخصصی خود به طور فعال حضور داشته باشند، از این طریق میتوان اطمینان کسب کرد که سیاستمداران، تاثیر تصمیمات علمی را درک و دریافت خواهند کرد.
توصیهی دیگر این است که هم اندیشمندان و هم سیاستگزاران و تصمیمگیران، درک مشترکی از شیوهی اتخاذ تصمیم بر مبنای یافتههای علمی داشته باشند. به این معنی که کاملا شفاف و روشن باشد که چه میزان خطر و ریسک، در ازای تصمیم بر مبنای فلان یافتهی علمی متصور است و برای چه حدی از مشکلات باید آمادگی کسب کرد.
نیاز به بازخورد
اگر تحقیق و یافتهای علمی، روی یک تصمیم تاثیرگذاشته باشد، نیاز مبرم است که دریافته شود این تاثیر چگونه و به چه صورت عمل کرده است. در نقطهی مقابل، اگر تحقیقی روی موضوع مشخصی انجام گرفته، اما مورد ارزیابی و بررسی قرا نگرفته است، باید مشخص شود که علت چه بوده است.
آیا عدم استفاده از تحقیق و یافتههای علمی در موضوعی خاص، به علت غبارآلوده بودن آن تحقیق و عدم وضوح میزان ریسک و خطر پذیری بوده است؟
یا شاید این که محتوا و توصیهها، همچنین یافتههای به کار رفته در تحقیق برای سیاستمداران قابل فهم نبوده و در سطوح نظری و علمی و آکادمیک باقی مانده است، سیاستمدار یا تصمیمگیرنده را مجاب نکرده است تا به طور دقیق از یافتههای موجود در تحقیق استفاده کند.
علت دیگر میتواند این باشد که متن علمی، صرفا به نتایج علمی پرداخته باشد، به این معنی که از محدودیتها و مشکلات اجتماعی تهی باشد و به فکر مشکلات اجرایی آن تئوریها نبوده باشد.
و به طور کلی اینکه محقق، اندیشمند و متخصص چه تدبیری میاندیشد اگر یافته و نوشتار علمیاش از طرف سیاستمدار و تصمیمگیرنده به کنار گذاشته شود و به بیانی انکار شود.
تجارب ما نشان می دهد که باید(در بعضی موارد اینکار انجام می شود) به طور کامل اگر در موردی یافتههای علمی به کار بسته شدند، شیوهی استفاده از آنها و همچنین نتیجهای که از به کار بردن آن یافتهها حاصل شده است، ثبت و نگهداری شوند.
باید به این موضوع هم به طور جدی توجه داشت، که در به کار بردن اصول علمی، در تصمیمگیریهای سیاسی و کلی، نقش رسانه و جامعه فوق العاده حیاتی است.
به این معنی که رسانه ها و مردم در سطح اجتماعی باید یافتههای علمی را برجسته و روند انتقال انها از سطح علمی و نظری به سطوح عملی و تصمیمگیری را تسهیل سازند. ورک شاپها، نوشتهها و دستورالعملها و به طور کلی هر عملی که نقش علم و پرداختن به علم را بر جسته سازد، در روند به کار گیری یافتههای متخصصان در سیاست و تصمیمگیریهای کلان مشخص و غیر قابل انکار می باشد.
امیدواریم، بیان این سرفصلها و توصیههای کلی به متخصصان انگیزه و راهکارهای بیرون آمدن از فضای صرفا علمی را ارائه داده تا جامعه و تصمیمگیران، بتوانند به طور جامع از یافتههای آنها بهرهمند شوند. این کار محقق میشود و قابل دسترس خواهد بود اگر در تمامی ابعاد و سطوح، تلاش برای ایجاد زبان و درک مشترک انجام گیرد.
منبع: theconversation
برگردان: فریبا حیدری، دانشجوی دکتری سیاستگزاری عمومی