چگونه تحقیقات و طرحهای سیاستی میتواند مهارتهای اجتماعی و عاطفی را به عنوان یک نقطه کانونی در آموزش و پرورش کودکان ایجاد کند:
صفات و مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، خلاقیت، حل مسئله، پشتکار، و خود کنترلی-که اغلب در مجموع به نام مهارتهای غیرشناختی، و یا اجتماعی و عاطفی هستند- در توسعه کامل کودک مهم به شمار می آیند. این مهارتها به پیشرفت تحصیلی، بهرهوری و همکاری در محل کار، شاخصهای مثبت سلامت، و مشارکت مدنی مرتبط هستند، و از طریق تجربیات زندگی و مدرسه پرورش می یابند. توسعه این مهارتها در نتیجه باید یک هدف صریح و روشن درآموزش عمومی باشد. این را میتوان از طریق تحقیقات و سیاست های ابتکاری که شامل تعریف بهتر و دقیق این مهارتها و اندازهگیری آنها، طراحی برنامههای درسی گسترده برای ارتقای این مهارتها؛ آمادهسازی معلمان و پشتیبانی حرفهای به سمت توسعه این مهارتها در دانش آموزانشان، بازبینی سیاستهای انضباطی مدرسه که اغلب در تقابل با پرورش این مهارتها است؛ و گسترش ارزیابی و شیوههای پاسخگویی در جهت توسعه تمامی ابعاد کودکان در سیاستگزاری آموزش است.
این خلاصه سیاستی، بر مجموعهای از مهارتهای که میتواند و باید در مدارس تدریس شود تمرکز است، مبتنی بر ادبیات علمی است که تمایل به استفاده از واژه “مهارتهای غیرشناختی” بیش از دیگران دارد. جیمز هکمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد، این مهارتها را به “ماده تاریک” لقب داده است. رشتهها و کارشناسان مختلف آنها را مهارتهای اجتماعی و عاطفی، مهارتهای رفتاری، مهارتهای درونی و درون شخصی، و مهارتهای زندگی مینامند. ، اما این گزارش هدفش حل و فصل این موضوع نیست. بنابراین در سراسر این گزارش از عنوان مهارتهای غیرشناختی استفاده شده است که تمامی مهارتهای ذکر شده را شامل میگردد. برای دانلود این گزارش به لینک زیر مراجعه کنید: