چکیده: مطالعهای به رهبری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) آنچه را که به نظر میرسد در سیاست آمریکا صادق است، تایید میکند: هنگامی که افراد با شواهد متناقض مواجه میشوند در عقاید سیاسیشان سرسختتر (یکدندهتر) میشوند. برای انجام این مطالعه، دانشمندان عصب شناسی از ۴۰ نفر که از نظر خودشان لیبرال بودند استفاده کردند. دانشمندان چگونگی واکنش مغز این افراد در زمان به چالش کشیده شدن عقایدشان را از طریق MRI کارکردی بررسی کردند. این مطالعه در ۲۳ دسامبر در مجله Scientific Reports توسط انتشارت Nature منتشر شد. آمیگدالا دو ناحیه بادام شکل که مرکز مغز را در نزدیکی قسمت جلویی آن دربردارد و زمانی فعال میشود که افراد هنگام ترغیب شدن توسط دیگران برای تغییر عقاید سیاسیشان مقاومت میکنند. دانشمندان عصب شناسی در موسسه مغز و خلاقیت در USC اظهار داشتند که یافتههای مربوط به مطالعات MRI (ام آر آی) کارکردی با چگونگی واکنش افراد به اخبار سیاسی، صحت یا نادرستی آنها در زمان انتخابات مرتبط است. این دانشمندان برای تعیین اینکه کدام شبکههای مغز به مقاومت سرسختانه افراد در برابر یک عقیده واکنش میدهند به مقایسه این موضوع پرداختند که چگونه افراد عقاید سیاسی و غیرسیاسی شان را در مواجهه با شواهد متناقض تغییر میدهند. در طی جلسات تصویربرداری از مغز، هشت عقیده سیاسی برای شرکت کنندگان بیان شد که گفته بودند این عقاید را به اندازه هشت عقیده غیرسیاسیشان باور دارند. سپس پنج ادعای متناقض به آنها نشان داده شد که هر یک از آن عقاید را به چالش میکشید. آنها دریافتند که افراد در ابراز میزان قوت عقاید غیرسیاسیشان منعطفتر بودند. اما در مورد عقاید سیاسیشان، مانند اینکه آیا ایالات متحده باید منابع مالی ارتش را کاهش دهد، مقاومت میکنند و سرسخت میشوند. |
آمیگدالا[۱] – – دو ناحیه بادام شکل که مرکز مغز را در نزدیکی قسمت جلویی آن دربردارد – – و زمانی فعال میشود که افراد هنگام ترغیب شدن توسط دیگران برای تغییر عقاید سیاسیشان مقاومت میکنند.
مطالعهای به رهبری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) آنچه را که به نظر میرسد در سیاست آمریکا صادق است، تایید میکند: هنگامی که افراد با شواهد متناقض مواجه میشوند در عقاید سیاسیشان سرسختتر (یکدندهتر) میشوند.
دانشمندان عصب شناسی در موسسه مغز و خلاقیت در USC اظهار داشتند که یافتههای مربوط به مطالعات کارکردی MRI (ام آر آی) با چگونگی واکنش افراد به اخبار سیاسی، صحت یا نادرستی آنها در زمان انتخابات مرتبط است.
جوناس کاپلان[۲] نویسنده اصلی و معاون پژوهشی رشته روانشناسی در موسسه مغز و خلاقیت دانشکده ادبیات، هنر و علوم دورنسیف[۳] در USC گفت: “عقاید سیاسی مانند عقاید مذهبی هستند؛ از این جهت که هردو بخشی از شخصیت شما هستند و برای گروه اجتماعی که به آن تعلق دارید حائز اهمیت است. برای بررسی یک دیدگاه جایگزین، شما باید یک نسخه جایگزین از خودتان را در نظر بگیرید.”
دانشمندان عصب شناسی موسسه مغز و خلاقیت در USC برای تعیین اینکه کدام شبکههای مغز به مقاومت سرسختانه افراد در برابر یک عقیده واکنش میدهند به مقایسه این موضوع پرداختند که چگونه افراد عقاید سیاسی و غیرسیاسی شان را در مواجهه با شواهد متناقض تغییر میدهند.
آنها دریافتند که افراد در ابراز میزان قوت عقاید غیرسیاسیشان منعطفتر بودند – – به عنوان مثال، “آلبرت انیشتین بزرگترین فیزیکدان قرن بیستم بود.”
اما در مورد عقاید سیاسیشان، مانند اینکه آیا ایالات متحده باید منابع مالی ارتش را کاهش دهد، مقاومت میکنند و سرسخت می شوند.
کاپلان گفت: “من تعجب کردم که افراد شک داشتند که انیشتین یک فیزیکدان عالی بود، اما این مطالعه نشان داد که ما در برخی حوزههای خاص در عقایدمان منعطف هستیم.”
این مطالعه در ۲۳ دسامبر در مجله Scientific Reports توسط انتشارت Nature منتشر شد. سارا گیمبل[۴] از موسسه مغز و خلاقیت و سام هریس[۵] یک دانشمند عصب شناسی در پروژه خرد در لس آنجلس، در این مطالعه با نویسنده همکاری داشتند.
واکنش مغز هنگام به چالش کشیدن عقاید
برای انجام این مطالعه، دانشمندان عصب شناسی از ۴۰ نفر که از نظر خودشان لیبرال بودند استفاده کردند. دانشمندان چگونگی واکنش مغز این افراد در زمان به چالش کشیده شدن عقایدشان را از طریق MRI کارکردی بررسی کردند.
در طی جلسات تصویربرداری از مغز، هشت عقیده سیاسی برای شرکت کنندگان بیان شد که گفته بودند این عقاید را به اندازه هشت عقیده غیرسیاسیشان باور دارند. سپس پنج ادعای متناقض به آنها نشان داده شد که هر یک از آن عقاید را به چالش میکشید.
شرکت کنندگان پس از خواندن هر یک از آن ادعاهای متناقض، میزان قوت عقیده را برای هریک از آن هشت عقیده در مقیاس ۷-۱ رتبه بندی کردند. سپس دانشمندان به مطالعه اسکنهای مغز آنها پرداختند تا تعیین کنند که کدام نواحی مغز بیشتر درگیر این چالشها شده بود.
شرکت کنندگان در مواجهه با شواهد متناقض سیاسی مانند “قوانین مربوط به مالکیت اسلحه در ایالات متحده باید محدودکنندهتر باشد”، عقاید خود را خیلی تغییر ندادند.
اما دانشمندان متوجه شدند که میزان قوت عقاید آنها در زمان به چالش کشیدن موضوعات غیر سیاسی به اندازه یک یا دو رتبه ضعیف میشود، مثلا اینکه آیا “توماس ادیسون مخترع لامپ بوده است”. شرکت کنندگان اظهارات متناقضی را مطرح کردند که تا حدودی باعث ایجاد شک و تردید شد، مثلا “حدود ۷۰ سال قبل از ادیسون، هامفری دیوی یک لامپ الکتریکی را به انجمن سلطنتی نشان داد.”
این مطالعه نشان داد که فعالیت آمیگدالا (دو ناحیه بادام شکل در نزدیکی مرکز مغز) و قشر جزیره[۶] در افرادی که نسبت به تغییر عقایدشان مقاومتر بودند نسبت به افرادی که تمایل بیشتری برای تغییر عقایدشان داشتند، بیشتر بوده است.
کاپلان، معاون مرکز تصویربرداری عصب شناختی دورنسیف در USC گفت: “فعالیت این نواحی از مغز که در احساسات و تصمیمگیری مهم است، احتمالا به چگونگی احساس ما در مواجهه با شواهد متناقض بر علیه عقایدمان مربوط میشود.”
کاپلان افزود: ” آمیگدالا در درک تهدید و اضطراب فعالیت و درگیری بیشتری دارد. قشر جزیره احساسات بدن را پردازش میکند و تشخیص اهمیت احساسی محرکها بسیار مهم است و با این ایده سازگار است که احتمال تغییر عقاید ما در هنگام تهدید، اضطراب یا احساسات عاطفی کمتر میشود.”
افکار تاثیرگذار
او گفت که فعالیت شبکه پیش فرض[۷]، یک سیستم در مغز، هنگام به چالش کشیده شدن عقاید سیاسی افراد افزایش مییابد.
کاپلان گفت: “این نواحی از مغز به فکر کردن راجع به اینکه چه کسی هستیم، نوع اندیشناکی یا تفکر عمیقی که ما را از زمان حال دور میکند، مربوط میشود.”
محقان گفتند که مطالعه اخیر همراه با مطالعهای که در سال گذشته انجام شد، نشان میدهد که شبکه پیش فرض برای سطوح بالای اندیشیدن راجع به عقاید و ارزشهای شخصی بسیار مهم است.
گیمبل، یک دانشمند محقق در موسسه مغز و خلاقیت گفت: “درک اینکه چرا و در چه زمانی افراد تمایل به تغییر عقایدشان دارند یک هدف فوری و ضروری است. شناختن اظهاراتی که میتواند افراد را برای تغییر عقایدشان متقاعد کند و چگونگی آن، یکی از کلیدهای پیشرفت جامعه است.”
این یافتهها را میتوان در شرایطی غیر از سیاست اعمال نمود، مثلا چگونگی واکنش افراد به اخبار جعلی و دروغی.
کاپلان گفت: “ما تایید میکنیم که احساسات در شناخت و چگونگی تصمیمگیری ما در صحیح یا غلط بودن یک موضوع نقش دارد. ما رایانههای بیاحساس نیستیم. ما موجودات زنده هستیم.”
منبع: ساینس دیلی