چکیده: با تجزیه و تحلیل رویکردهای ضد فقر موجود برای مداخلات جدید و تسهیل در اشتراک گذاری اطلاعات در سراسر سازمانهای شهر، دفتر شهردار برای فرصتهای اقتصادی (NYC Opportunity) به دنبال کمک به دولت است که با سرعت بیشتر میزان فقر را کاهش دهد. شهردار شرح میدهد: “تمرکز ما بر روی تحقیقات، دادهها، طراحی، و استفاده از روشها و چارچوبها برای برنامههای شهری، سیاستها، ارائهی خدمات، و به طور ایده آل، تصمیمات بودجهای شهری است.” وی در ادامه افزود: “برای ما، اصول پایه ریشه در استفاده از دادهها و شواهد برای تصمیم گیری، و دقت در ارزیابی و تعیین کارآمد بودن برنامهها دارد” و “نهایت تلاشمان را میکنیم تا موارد مختلف را باهم ادغام کنیم: طراحی انسان محور، ارزیابی دقیق، آزمایشهای کنترل تصادفی، تجزیه و تحلیل دادهها و ادغام آنها.” امید به نجات بسیاری از مردمان نیویورک از فقر مطلوب و موفق آمیز بوده است، و پروژه هایی مانند مطالعات برنامههای وابسته به دانشگاه سیتی در نیویورک به این امر کمک بسیاری کردند؛ به این صورت که برای کمک کردن به دانش آموزان بیشتر برای کامل کردن مدارکشان نه تنها برای غلبه در برابر موانع مالی، بلکه راهنمایی کردن دربارهی دورهی کار و پشتیبانی کمک رسانی کردند. در ابتدا، این برنامه ۱۰۰۰ دانش آموز را شامل میشد که بعدها به ۴۰۰۰ دانش آموز افزایش یافت و با مشاهدهی شواهد مبنی بر موفق بودن این طرح، شهردار دی بلزیو برای جذب ۲۵۰۰۰ دانش آموز، سرمایه گذاری کرد. |
مت کلاین، سمت بزرگی در دستانش داشت، نه اینکه اعتراضی داشته باشد. به عنوان مدیر اجرایی دفتر فرصتهای اقتصادی (NYC Opportunity)، او و تیمش وظیفه دارند تا با استفاده از شواهد و نوآوریها به کاهش فقر و ترویج عدالت بپردازند. حتی اگر دلهره آور به نظر برسد، کلاین احساس ترسش را بروز نمیدهد. بالعکس، او آرزو داشت که پیش از این به دولت ملحق میشد.
کلاین میگوید: “اگر بتوانم خودِ جوانم را نصیحت کنم، احتمالا این خواهد بود که زودتر از این با دولت همکاری کنم”. وی در ادامه گفت:”این اولین حضور من در دولت است، بنابراین، با مشاهدهی توان بالقوه و ظرفیت، به نظرم افرادی مثل من که علاقه دارند تغییرات اجتماعی ایجاد کنند، باید مطمئن شوند که از همان ابتدا دولت بخشی از رویکردشان است؛ لزوما در دولت مشغول به کار نشوند، بلکه با دولت همکاری کنند.”
خبر خوب این است که او با مشغولیتهایش، به دنبال جبران زمان از دست رفتهاش است.
داستان دو شهر؟
کلاین، چندماه پس از آغاز اولین دورهی شهردار شدنش، در سال ۲۰۱۴ به سمت شهرداری دالاسیو درآمد. پیش از این، مدیر اجرایی موسسهی Blue Ridge نیویورک بوده است که یکی از اولین مراکز رشد سازمانهای غیرانتفاعی کشور است. زمانی که در آن موسسه مشغول به کار بود، کمک کرد تا ۳۰ پروژهی معاملهی اقتصادی اجتماعی ایجاد شوند که در مجموع سالانه با بودجهی ترکیبی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار، به چند صد هزار مشتری خدمات رسانی شد.
این تجربه به اون کمک کرد تا به طور ایده آل به مقابله با برخی از مسائل عمیق و سیستمیک نیویورک بپردازد، که بسیاری از آنها برای بازدیدکنندگان خارج از شهر آشکار نیستند. با تمام این وجود، وقتی به نیویوک فکر میکنید، چه چیزی به ذهنتان میرسد؟ جلوهی آسمان خراشهای منهتن ؟ واحهی بی سر و صدای پارک مرکزی؟ خرده فروشی نیروانا در خیابان پنجم؟ امواج کشندهی انسانی که از برونکس به پارک باتری حرکت میکنند؟
با اینکه وضعیت کلی شهر نیویورک قابل اطمینان است، افراد شهر نیویورک مشکلات خودشان را دارند. اگرچه جرم و جنایت کاهش یافته است، اجارهها بالا هستند، و سیستم مترو، با اینکه تحت نظر دولت ایالت است، با نیاز جمعیت شهری رو به افزایش ناتوان مانده است.
فقر هم مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله میبینیم که پیشرفتهایی در حال انجام هستند: گزارش سالانهی ۲۰۱۷ NYC Opportunity نشان میدهد که میزان فقر در سرتاسر جهان از ۲۰.۶ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۱۹.۹ درصد در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته است. پیشرفت، اما هنوز هم نیاز است کارهایی انجام شود، نکتهای که کلین آن را درک نکرد.
انتقاد علیه فرصتها؟
با تجزیه و تحلیل رویکردهای ضد فقر موجود برای مداخلات جدید و تسهیل در اشتراک گذاری اطلاعات در سراسر سازمانهای شهر، دفتر شهردار برای فرصتهای اقتصادی (NYC Opportunity) به دنبال کمک به دولت است که با سرعت بیشتر میزان فقر را کاهش دهد. کلاین شرح میدهد: “تمرکز ما بر روی تحقیقات، دادهها، طراحی، و استفاده از روشها و چارچوبها برای برنامههای شهری، سیاستها، ارائهی خدمات، و به طور ایده آل، تصمیمات بودجهای شهری است.”
فاش شده است که این کار به طرق مختلف انجام میشود، وی در ادامه افزود: “نهایت تلاشمان را میکنیم تا چیزهای مختلف را باهم ادغام کنیم: طراحی انسان محور، ارزیابی دقیق، آزمایشهای کنترل تصادفی، تجزیه و تحلیل دادهها و ادغام آنها.” همچنین تیم کلاین تکامل یافته است تا نه تنها بر برنامههای جدید نشات گرفته از دفترشان متمرکز شوند، بلکه از شواهد و تاثیرات آن در گسترهی وسیعی از خدمات اجتماعی شهر استفاده کنند.
او میگوید: “در حال حاضر از راههایی که قبلا در پروژههای راه اندازی به آنها اشاره کردیم، برای ابتکارات وسیعتر در سراسر شهر استفاده میشوند. این راهها شامل ارزیابی برنامههای جهانی جدید پیش دبستان یا مدیریت عناصر مشخص ابتکارات مربوط به بهداشت روان در سراسر شهر یا استفاده از ابزارهای ساخت انسان میباشد به نحوی که شهر با بیخانمانی مقابله کند. اینها نمونههایی از توزیعات ابزارهای شواهد و نوآوری به عملکرد در سراسر شهر هستند.”
در نیویورک انقلابی در راه است
شهردار دی بلزیو، مانند فرد ماقبل خود، مایکل بلومبرگ، طرفدار رویکرد حاکمیت مبتنی بر اطلاعات است؛ این همان چیزی است که کلاین میگوید موضوعات را از طریق دولت به طور جامع و کلی منتقل میشود. وی اظهار داشت: “برای ما، اصول پایه ریشه در استفاده از دادهها و شواهد برای تصمیم گیری، و دقت در ارزیابی و تعیین کارآمد بودن برنامهها دارد.”
اما این مسئله فقط در رابطه با اطلاعات و دادهها نیست، غلبه بر نابرابری مقدمه و کانون اصلی رویکرد جدید است. ” کلاین میگوید: ” من فکر میکنم که ما از فرهنگ متمرکز بر محتوای بلومبرگ بهره میبریم، اما به نظر من قانونی بودن دفتر به این دلیل است که دولت شهر به طور کلی بر مسئلهی فقر در مقیاس مورد نیاز متمرکز شده است.”
“به عنوان مثال، شهردار دی ذلاسیو اولین هدف کاهش محسوس فقر را به منظور نجات دادن ۸۰۰،۰۰۰ فرد فقیر یا نسبتا فقیر در طی ۱۰ سال بنا نهاد. به نظرم همین امر میتواند معنای قانونی بودن را تاکید کند بدین شکل که به طور گسترده اینطور برداشت میشود که از اطلاعات تنها برای برنامههای بسیار جزیی استفاده نمیکنیم. بلکه تاثیرات در مقیاس گسترده را در نظر داریم. بنابرین، تنها هدف سنجش نیست، بلکه اهداف معنادار و مهمتری دارد.”
امید به نجات بسیاری از مردمان نیویورک از فقر مطلوب و موفق آمیز بوده است، و پروژه هایی مانند مطالعات شتابان برنامههای وابسته دانشگاه سیتی در نیویورک به این امر کمک بسیاری کردند؛ به این صورت که برای کمک کردن به دانش آموزان بیشتر برای کامل کردن مدارکشان نه تنها برای غلبه در برابر موانع مالی، بلکه راهنمایی کردن دربارهی دورهی کار و پشتیبانی کمک رسانی کردند.
در ابتدا، این برنامه ۱۰۰۰ دانش آموز که بعداها زیر نظر شهردار بلومبرگ به ۴۰۰۰ دانش آموز افزایش یافت. با مشاهدهی شواهد مبنی بر موفق بودن این طرح، شهردار دی بلزیو برای جذب ۲۵۰۰۰ دانش آموز، سرمایه گذاری کرد. ” کلاین بیان میکند:” با این سرمایه گذاری، و با توجه به تعداد شرکت کنندگان، شاهد رشد معناداری در میزان کلی فارغ التحصیلی برای برنامههای دو سالهی CUNY هستیم. ” وی افزود: “این نمونهی ساده از چیزی است که به طور آزمایشی شروع شد، اما به دلیل شواهد بسیار، سرمایه گذاریهای قابل توجهی انجام شد؛ که برای تاثیر گذاشتن در مقیاس مورد نیاز، کافی بود.”
تاثیرگذاری در مقیاس مورد نیاز،
آخرین نکته، یعنی تاثیر گذاری در مقیاس مورد نیاز، همان چیزی است که باعث شد کلاین برای اولین بار در دولت فعالیت کند. او میگوید:”تمرکر من در شغل قبلی نوآوریهای اجتماعی که بسیار حائز اهمیت بودند و من شغلم را دوست داشتم. اما هرکاری که بر مشکلات فقر و فرصتها در مقیاس وسیعتر تاثیر بگذراند شامل دولت نیز میشود. شخصا چیزی که بیشتر از همه به من انگیزه داد، ایدهی آمریکایی است، به این معنا که جایی که زندگیتان را شروع میکنیم نبابد جایی باشد که به زندگیتان پایان میدهید. بنابراین، کاهش فقر، این اطمینان را حاصل می کند که مردم فرصت واقعی و جنبش اقتصادی دارند، این همان تاثیری است که من درگیرش هستم.”
با این وجود، این بدین معنا نیست که دولت نباید تلاش کند تا روشی را که موثر است را بهبود دهد. کلراین میگوید: “دولت باید نتایجی که مد نظرش است را تعریف کند؛چگونه قرار است اندازه گیری انجام شود: اهداف هدفمند اهمیت دارد.” وی در ادامه افزود: “به نظر من گاهی اوقات مشکلاتی که تاثیر گذار هستند را حل میکنیم اما برای پیشرفت، لازم است تا نحوهی سنجش پیشرفت را مشخص کنیم، چرا که پس از آن میتوانیم پاسخگو و مسئول باشیم و در صورت لزوم میتوانیم تغییرات و تطابقاتی اعمال کنیم.”
داشتن این توانایی برای تطبیق لازم و حیاتی است – و نباید پیش بینی شود. او اشاره میکند که “انتقال و اجرا سخت است. این فقط در مورد طراحی برنامهای که بر روی کاغذ مناسب به نظر میرسد نیست، بنابراین از نظر من مهمترین چیز توسعه ظرفیت یادگیری و تکرار است”.
وقتی این اتفاق افتاد، دولت کاری که قرار بود انجام دهد را انجام می دهد – بازتاب اولویتها و ارزشهای عمومی. وی اینطور نتیجه گیری کرد: “به طور ایده آل، از طرف مردمانی که به آنها خدمت میکنیم، تاثیراتی میگذاریم .ما در خدمت مأموریتی هستیم که مردم به ما دادهاند.”
اگرچه بدون تردید پیچ و تابهایی بر سر راه ما قرار دارند، اما این ماموریت، یعنی آزادسازی شهر نیویورک از جراحتهای دوطرفهی نابرابری و فقر، باعث میشود که با انرژی به این راه ادامه دهیم.
منبع: centreforpublicimpact